حرف های یک ورپریده

ساخت وبلاگ
قبلا لهجه ها را تقلید می کردم بی این که بخواهم. حتی اگر کسی لکنت داشت در جوابش با لکنت حرف می زدم اگر تمام حواسم را جمع نمی کردم. حالا انگار رفتارها مسری شده اند برایم. تمام روز گریه می کنم و راه می ر حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 7:20

روزی روزگاری نسرین نامی دوست من بود. دوستی که دشمن بود. دشمنی می کرد اذیت می کرد. این ها را گفتم تا به خود اجازه دهم هر چه خواستم در باره اش بدگویی کنم. قرار نبود متن را این گونه آغاز کنم. بگذار قلم ب حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 166 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 7:20

توی جامعه ی سخت، وقتی خودت هم شرایط سختی داری، راه می روی و خرافات را جارو می کنی و همراه خودت می بری. بی این که بخواهی یا بفهمی در حال انجام چه کاری هستی. گاهی هم در مقابل این همه پیروانی که هر کدام حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 143 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 7:20

یک جورهایی معامله می کنیم با هم. من این جا با تو کوتاه می آیم و حرفت را گوش می کنم، تو هم آنجا مرا. بعد هم نامش را می گذاریم دوستی، معاشرت، مردم داری، مهربان ... صفا ... مروت (این سه تای آخر مال پسرخا حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 160 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 7:20

روزهای کمی ترسناکی هستند. نرخ ها بالا می روند و بالاتر و ممکن است دستمان به آنها نرسد. در همین احوالات می شنوم که دختر دوستم می خواهد به یک سفر تفریحی برود. من هم می خواهم اما ... داشتم فکر می کردم چه حرف های یک ورپریده...
ما را در سایت حرف های یک ورپریده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : msahar225a بازدید : 154 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 7:20